بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
سالها پیش، در دورهای که هنوز فرزندان آدم انس گرفته با طبیعت و زیباییهای آن بودند و خبری از دنیای صنعتی و آلوده نبود، مردمانی در جزیرهی آقوناقوم زندگی میکردند.🌍
در قسمت شرقی آقوناقوم قبایل و اقوام مختلفی زندگی میکردند، قبایلی که علیرغم زندگی مسالمتآمیز در کنار هم، هرکدام دارای فرهنگ، زبان و آداب و رسوم مختلفی بودند.
تا سالها هیچ اتفاق و حادثهای در جزیره ی آقوناقوم رخ نداده بود. همه چیز روال عادی خود را طی میکرد؛ رودها جاری بودند، درختان و گیاهان رشد میکردند، کشاورزان کشت میکردند، تاجران تجارت میکردند و ... .
اما درست در روزی که هیچ کس گمان نمیکرد روزی باشد که سرنوشت آنها برای همیشه تغییر خواهد کرد، اتفاق شومی رخ داد... .
شهابسنگی بزرگ☄ که چندین سال نوری را طی کرده بود، با قسمت غربی آقوناقوم برخورد کرد... .
هرچند که قسمت غربی خالی از سکنه بود و این حادثه تلفاتی نداشت اما موج انفجار💥🔥 اثراتی بر روی اهالی جزیره گذاشت... . مردم آقوناقوم از آن روز حافظه خود را از دست دادند. قبایل مختلف که در نقاط آقوناقوم پراکنده بودند، حالا نه خود را میشناختند نه قبایل همسایه را... .
همه چیز در تاریخ گمشده بود... .
همه چیز از یاد رفته بود... 🤷♂.
قبایل مختلف بعد از روز حادثه، روزی که بعدها روز فراموشی عظیم نام گرفت حالا به دنبال یافتن حافظه خود بودند... . آنها تصمیم گرفتند از هر راهی استفاده کنند تا بتوانند حافظه خود را بازیابی کنند ... . تصمیم گرفتند تمام تلاش خود را به کار ببندند تا به این پرسش پاسخ بدهند: ما چه کسی هستیم؟
حال ۱۴ قبیله آقوناقوم بدنبال گذشته خود بودند، عزم آنها جدی بود. باید گذشته خویش را کاووش میکردند. زبان🔤، پوشش🥋، غذاهای مورد علاقه🍗، سرود قبیله🎶، رژه ارتش قبیله💂♂ و پرچم قبیله 🚩 اولین نشانگانی بودند که اهالی آقوناقوم تصمیم گرفتند آنها را احیا کنند... .
#معرفی_فعالیتهای پویش
#کارآزمون_معما
پایه #هفتم
@puyeshgroup_ir
سالها پیش، در دورهای که هنوز فرزندان آدم انس گرفته با طبیعت و زیباییهای آن بودند و خبری از دنیای صنعتی و آلوده نبود، مردمانی در جزیرهی آقوناقوم زندگی میکردند.🌍
در قسمت شرقی آقوناقوم قبایل و اقوام مختلفی زندگی میکردند، قبایلی که علیرغم زندگی مسالمتآمیز در کنار هم، هرکدام دارای فرهنگ، زبان و آداب و رسوم مختلفی بودند.
تا سالها هیچ اتفاق و حادثهای در جزیره ی آقوناقوم رخ نداده بود. همه چیز روال عادی خود را طی میکرد؛ رودها جاری بودند، درختان و گیاهان رشد میکردند، کشاورزان کشت میکردند، تاجران تجارت میکردند و ... .
اما درست در روزی که هیچ کس گمان نمیکرد روزی باشد که سرنوشت آنها برای همیشه تغییر خواهد کرد، اتفاق شومی رخ داد... .
شهابسنگی بزرگ☄ که چندین سال نوری را طی کرده بود، با قسمت غربی آقوناقوم برخورد کرد... .
هرچند که قسمت غربی خالی از سکنه بود و این حادثه تلفاتی نداشت اما موج انفجار💥🔥 اثراتی بر روی اهالی جزیره گذاشت... . مردم آقوناقوم از آن روز حافظه خود را از دست دادند. قبایل مختلف که در نقاط آقوناقوم پراکنده بودند، حالا نه خود را میشناختند نه قبایل همسایه را... .
همه چیز در تاریخ گمشده بود... .
همه چیز از یاد رفته بود... 🤷♂.
قبایل مختلف بعد از روز حادثه، روزی که بعدها روز فراموشی عظیم نام گرفت حالا به دنبال یافتن حافظه خود بودند... . آنها تصمیم گرفتند از هر راهی استفاده کنند تا بتوانند حافظه خود را بازیابی کنند ... . تصمیم گرفتند تمام تلاش خود را به کار ببندند تا به این پرسش پاسخ بدهند: ما چه کسی هستیم؟
حال ۱۴ قبیله آقوناقوم بدنبال گذشته خود بودند، عزم آنها جدی بود. باید گذشته خویش را کاووش میکردند. زبان🔤، پوشش🥋، غذاهای مورد علاقه🍗، سرود قبیله🎶، رژه ارتش قبیله💂♂ و پرچم قبیله 🚩 اولین نشانگانی بودند که اهالی آقوناقوم تصمیم گرفتند آنها را احیا کنند... .
#معرفی_فعالیتهای پویش
#کارآزمون_معما
پایه #هفتم
@puyeshgroup_ir