اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی (۱)
بیاعتنایی به مطالعه
اولین مرحله یادگیری تقلید است. به گفته حافظ: «تا نباشی راهرو کِی میتوان شد راهبر؟». هر چه بخوانیم، الگوهای بیشتری برای تقلید در ذهن خود انباشتهایم.
بیاعتنایی به مطالعه، باعث میشود نویسنده در تنگناهایی اسیر شود که در صورت مطالعه، خود به خود از آنها میگذشت.
اصلا با مطالعه است که سلیقه خاص خود را در نوشتن پیدا میکنید. متوجه میشوید از چه داستانهایی خوشتان میآید و از کدام داستانها نه.
شاید کشف کنید بسیاری از نامداران ادبیات، با وجود خروار خروار اعتبار، پاسخگوی سلیقه شما نیستند؛ حتی میتوانید مهارت نویسندهها را مقایسه کنید و دریابید از کدام یک، بیشتر میتوانید بیاموزید.
شاید متوجه شوید دیگر نویسندهها بهتر از شما ایدههایتان را نوشتهاند؛ شاید هم مطئمن شوید ایدههای شما واقعا بکر است، یا کسی هنوز مثل شما به آن نپرداخته است. در این حال، مطالعه سنگ محکی است که عیار ایدههای شما را نمایان میکند.
امتیاز دیگر مطالعه، آشنایی با غلطهای املایی و انشایی است؛ غلطهایی که شاید از نادرستی آن بیخبر باشید؛ زیرا بسیاری از دانستههای ما شنیداری و شفاهیاند.
کمترین دستاورد مطالعه، آن است که اطلاعات شفاهی، از غربال واژهها میگذرد. با توجه به این نکته، این ضربالمثل را چگونه باید نوشت:
1. جلوی قاضی و معلقبازی؟
2. جلوی غازی و معلقبازی؟
با این توضیحات، چگونه ممکن است از نویسندههای مختلف داخلی و خارجی داستان نخوانید، در عین حال بخواهید برای مخاطب بنویسید. خیلی بعید است؛ خیلی!
پیشنهاد برای شروع داستانخوانی:
«قصههای مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی را از اینجا دانلود کنید:
https://tinyurl.com/y3kvepg8
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
بیاعتنایی به مطالعه
اولین مرحله یادگیری تقلید است. به گفته حافظ: «تا نباشی راهرو کِی میتوان شد راهبر؟». هر چه بخوانیم، الگوهای بیشتری برای تقلید در ذهن خود انباشتهایم.
بیاعتنایی به مطالعه، باعث میشود نویسنده در تنگناهایی اسیر شود که در صورت مطالعه، خود به خود از آنها میگذشت.
اصلا با مطالعه است که سلیقه خاص خود را در نوشتن پیدا میکنید. متوجه میشوید از چه داستانهایی خوشتان میآید و از کدام داستانها نه.
شاید کشف کنید بسیاری از نامداران ادبیات، با وجود خروار خروار اعتبار، پاسخگوی سلیقه شما نیستند؛ حتی میتوانید مهارت نویسندهها را مقایسه کنید و دریابید از کدام یک، بیشتر میتوانید بیاموزید.
شاید متوجه شوید دیگر نویسندهها بهتر از شما ایدههایتان را نوشتهاند؛ شاید هم مطئمن شوید ایدههای شما واقعا بکر است، یا کسی هنوز مثل شما به آن نپرداخته است. در این حال، مطالعه سنگ محکی است که عیار ایدههای شما را نمایان میکند.
امتیاز دیگر مطالعه، آشنایی با غلطهای املایی و انشایی است؛ غلطهایی که شاید از نادرستی آن بیخبر باشید؛ زیرا بسیاری از دانستههای ما شنیداری و شفاهیاند.
کمترین دستاورد مطالعه، آن است که اطلاعات شفاهی، از غربال واژهها میگذرد. با توجه به این نکته، این ضربالمثل را چگونه باید نوشت:
1. جلوی قاضی و معلقبازی؟
2. جلوی غازی و معلقبازی؟
با این توضیحات، چگونه ممکن است از نویسندههای مختلف داخلی و خارجی داستان نخوانید، در عین حال بخواهید برای مخاطب بنویسید. خیلی بعید است؛ خیلی!
پیشنهاد برای شروع داستانخوانی:
«قصههای مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی را از اینجا دانلود کنید:
https://tinyurl.com/y3kvepg8
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی (۲)
بیاعتنایی به یادگیری تکنیکها
بسیاری از هنرجوها داستان را نمیشناسند؛ مثلا تفاوت آن را با فیلمنامه، خاطره و طرح نمیدانند؛ حتی تفاوت داستان کوتاه و رمان را نمیدانند. آنها درگیر ذهنیت خود هستند و از این مطالب بیخبرند.
پیرو همین نکته، یکی از مهمترین علل ناکامی داستاننویسان نوآموز، ناآشنایی با روش نوشتن داستان است. بهترین و دقیقترین روش داستاننویسی، روش «نوشتن از درون به بیرون» است.
در این روش پس از تعیین چارچوب اصلی، و طراحی نقشه کلی داستان، جزئیات را مرحله به مرحله به آن اضافه میکنیم؛ مثلا شناسنامه شخصیتها را میسازیم، حوادث داستان را پی میریزیم، الگو و قالب روایی داستان را مشخص میکنیم و... .
در این صورت، هنگام رویارویی با بنبستهای داستان، زمینگیر و سردرگم نمیشویم. به سادگی و به سرعت، به نقشه داستان باز میگردیم، و پس از بازبینی و بررسی مسیر، از نو برای نوشتن، تلاش میکنیم.
با این اوصاف، در شروع داستاننویسی، ناآشنایی با این موارد، نه ضعف است و نه جُرم. هر داستاننویس خبره، خودْ روزی در این مرحله بوده، و با یادگیری و تکرار آموختهها، رفته رفته از آن گذشته است.
چه بسا در اثر آشنایی زودهنگام با تکنیکها، اصلا علاقه و خلاقیت خود را از دست بدهید. مهم آن است که سرانجام این مطالب را بدانید و بپذیرید؛ درست مثل کودکی که پس از چند سال بازیگوشی، پشت نیمکت مدرسه مینشیند.
با وجود این، برخی از هنرجوهای مشتاق، علاقه خود را نادانسته سرکوب میکنند. فکر میکنند فقط بعد از یادگیری تکنیکها باید دست به قلم شوند. در واکنش به چنین نگرشی دو نکته مهم را باید یادآور شد:
۱- با یادگیریِ صِرفِ فنون داستاننویسی، کسی داستاننویس نخواهد شد، همان طور که فقط با خواندن کتاب راهنمایی-رانندگی، کسی راننده نمیشود.
۲- اگر بدون دانستن اصول و فنون داستان بنویسید، زمین به آسمان نمیآید. بدترین اتفاق آن است که داستانتان الآن کامل نمیشود، یا کامل میشود؛ ولی از آن خوشتان نمیآید. میتوانید در آینده، داستان ناقص را کامل، و داستان ضعیف را قوی کنید.
بنابراین، از نوشتن نترسید؛ اما تا حد ممکن، در شروع داستاننویسی، سراغ ایدههای «کوچک» و «کوتاه» بروید. این توصیه به قدری مهم است که در پستهای بعد، جداگانه به تشریح و توضیح آن میپردازیم.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
بیاعتنایی به یادگیری تکنیکها
بسیاری از هنرجوها داستان را نمیشناسند؛ مثلا تفاوت آن را با فیلمنامه، خاطره و طرح نمیدانند؛ حتی تفاوت داستان کوتاه و رمان را نمیدانند. آنها درگیر ذهنیت خود هستند و از این مطالب بیخبرند.
پیرو همین نکته، یکی از مهمترین علل ناکامی داستاننویسان نوآموز، ناآشنایی با روش نوشتن داستان است. بهترین و دقیقترین روش داستاننویسی، روش «نوشتن از درون به بیرون» است.
در این روش پس از تعیین چارچوب اصلی، و طراحی نقشه کلی داستان، جزئیات را مرحله به مرحله به آن اضافه میکنیم؛ مثلا شناسنامه شخصیتها را میسازیم، حوادث داستان را پی میریزیم، الگو و قالب روایی داستان را مشخص میکنیم و... .
در این صورت، هنگام رویارویی با بنبستهای داستان، زمینگیر و سردرگم نمیشویم. به سادگی و به سرعت، به نقشه داستان باز میگردیم، و پس از بازبینی و بررسی مسیر، از نو برای نوشتن، تلاش میکنیم.
با این اوصاف، در شروع داستاننویسی، ناآشنایی با این موارد، نه ضعف است و نه جُرم. هر داستاننویس خبره، خودْ روزی در این مرحله بوده، و با یادگیری و تکرار آموختهها، رفته رفته از آن گذشته است.
چه بسا در اثر آشنایی زودهنگام با تکنیکها، اصلا علاقه و خلاقیت خود را از دست بدهید. مهم آن است که سرانجام این مطالب را بدانید و بپذیرید؛ درست مثل کودکی که پس از چند سال بازیگوشی، پشت نیمکت مدرسه مینشیند.
با وجود این، برخی از هنرجوهای مشتاق، علاقه خود را نادانسته سرکوب میکنند. فکر میکنند فقط بعد از یادگیری تکنیکها باید دست به قلم شوند. در واکنش به چنین نگرشی دو نکته مهم را باید یادآور شد:
۱- با یادگیریِ صِرفِ فنون داستاننویسی، کسی داستاننویس نخواهد شد، همان طور که فقط با خواندن کتاب راهنمایی-رانندگی، کسی راننده نمیشود.
۲- اگر بدون دانستن اصول و فنون داستان بنویسید، زمین به آسمان نمیآید. بدترین اتفاق آن است که داستانتان الآن کامل نمیشود، یا کامل میشود؛ ولی از آن خوشتان نمیآید. میتوانید در آینده، داستان ناقص را کامل، و داستان ضعیف را قوی کنید.
بنابراین، از نوشتن نترسید؛ اما تا حد ممکن، در شروع داستاننویسی، سراغ ایدههای «کوچک» و «کوتاه» بروید. این توصیه به قدری مهم است که در پستهای بعد، جداگانه به تشریح و توضیح آن میپردازیم.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی (۳)
انتخاب موضوعات ناآشنا یا موضوعات دشوار
بسیاری از نوآموزان داستاننویسی فکر میکنند برای نوشتن داستان، حتما موضوعات و ایدههای شگفتآور باید انتخاب کرد. غافل از آن که در موضوعات ساده و معمولی هم ظرفیت چشمگیری نهفته است؛ فقط کافی است روش استخراج و ارائه آن را یاد گرفت.
مثال: نفوذ جاسوس انگلیسی در سازمان انرژی اتمی ایران.
گسترش این موضوع، غیر از تسلط بر تکنیکهای داستاننویسی، به اطلاعات ویژهای نیاز دارد؛ از جمله:
شناخت کلی و کامل سازمان انرژی اتمی، آشنایی با روشهای جاسوسی و ضد جاسوسی، شناخت اختیارات و محدودیتهای بازپرسی و...
در دوره نوآموزی، انتخاب این موضوعات به نوعی لقمه بزرگتر از دهان است؛ لقمه ای که گلوگیر داستاننویس میشود.
پس چه باید کرد؟ بهتر است ابتدا از موضوعات آشنا یا ساده بنویسید؛ موضوعاتی که دائم با آن سر و کار دارید؛ حتی اگر در نگاه اول جذاب نباشد. رعایت این نکته، بار گران تحقیق را از دوش شما برمیدارد.
روش دیگر، تبدیل موضوعات ناآشنا یا دشوار به موضوعات آشنا و ساده است؛ مثلا قسمتهای آشنا از موضوع ناآشنا را برای نوشتن انتخاب کنید. البته استفاده از این روش، به خلاقیت و مهارت خاص نیاز دارد.
پس داشتهها، تواناییها و تجربههای خود را اصلا دست کم نگیرید. هلن کلر نه بینایی داشت، نه شنوایی و نه قدرت گفتار. با وجود این محدودیتها، نویسنده شد؛ نویسندهای نامآشنا و ماندگار.
با این توضیحات، از خود بپرسید:
- در زندگی شخصیام چه ناگفتههایی دارم؟
- در طول روز بیشتر با چه چیزی درگیر هستم؟
- چه کسانی را نسبتا عمیق درک میکنم؟ چه کسانی را نه؟
- داشتهها و نداشتههای من چیست؟ (شناخت امکانات و محدودیتها)
- در طول روز، چه چیزی بیش از همه آزارم میدهد؟ (در حالی که دیگران از کنار آن ساده میگذرند.)
- و...
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
انتخاب موضوعات ناآشنا یا موضوعات دشوار
بسیاری از نوآموزان داستاننویسی فکر میکنند برای نوشتن داستان، حتما موضوعات و ایدههای شگفتآور باید انتخاب کرد. غافل از آن که در موضوعات ساده و معمولی هم ظرفیت چشمگیری نهفته است؛ فقط کافی است روش استخراج و ارائه آن را یاد گرفت.
مثال: نفوذ جاسوس انگلیسی در سازمان انرژی اتمی ایران.
گسترش این موضوع، غیر از تسلط بر تکنیکهای داستاننویسی، به اطلاعات ویژهای نیاز دارد؛ از جمله:
شناخت کلی و کامل سازمان انرژی اتمی، آشنایی با روشهای جاسوسی و ضد جاسوسی، شناخت اختیارات و محدودیتهای بازپرسی و...
در دوره نوآموزی، انتخاب این موضوعات به نوعی لقمه بزرگتر از دهان است؛ لقمه ای که گلوگیر داستاننویس میشود.
پس چه باید کرد؟ بهتر است ابتدا از موضوعات آشنا یا ساده بنویسید؛ موضوعاتی که دائم با آن سر و کار دارید؛ حتی اگر در نگاه اول جذاب نباشد. رعایت این نکته، بار گران تحقیق را از دوش شما برمیدارد.
روش دیگر، تبدیل موضوعات ناآشنا یا دشوار به موضوعات آشنا و ساده است؛ مثلا قسمتهای آشنا از موضوع ناآشنا را برای نوشتن انتخاب کنید. البته استفاده از این روش، به خلاقیت و مهارت خاص نیاز دارد.
پس داشتهها، تواناییها و تجربههای خود را اصلا دست کم نگیرید. هلن کلر نه بینایی داشت، نه شنوایی و نه قدرت گفتار. با وجود این محدودیتها، نویسنده شد؛ نویسندهای نامآشنا و ماندگار.
با این توضیحات، از خود بپرسید:
- در زندگی شخصیام چه ناگفتههایی دارم؟
- در طول روز بیشتر با چه چیزی درگیر هستم؟
- چه کسانی را نسبتا عمیق درک میکنم؟ چه کسانی را نه؟
- داشتهها و نداشتههای من چیست؟ (شناخت امکانات و محدودیتها)
- در طول روز، چه چیزی بیش از همه آزارم میدهد؟ (در حالی که دیگران از کنار آن ساده میگذرند.)
- و...
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی (۴)
نوشتن داستان بزرگ در اولین گام
برخی از داستاننویسان نوآموز، در اولین تجربه، بدون تمرین، ایدههای دور و دراز را انتخاب میکنند؛ مثل نوشتن رمان دنبالهدار شش جلدی با پنجاه شخصیت در هشتصد صفحه.
غافل از آن که استقبال زودهنگام از این پروژههای حجیم، در اکثر موارد به سرانجام نمیرسد.
در این حال، شاید حتی موضوع و ماجرای داستان، برای داستاننویس آشنا باشد؛ اما مانع اصلی، ناهماهنگی حجم داستان، با تجربه و سابقه او است.
به عبارت دیگر، عضلات داستاننویس نوآموز، برای برداشتن چنین وزنههایی، به قدر کافی ورزیده و آماده نیست.
پس چه باید کرد؟ کلید حل این مشکل، کوتاه نوشتن است؛ یعنی انتخاب ایدههای جمع و جور و زودبازده.
با انتخاب ایدهای کوچک و کوتاه، لذت نوشتن داستان کامل را تجربه کنید؛ هر چند اگر این داستان، تکراری یا ابتدایی باشد.
با این همه، یک روش مناسب برای بلند نوشتن، گردآوری نوشتههای کوتاه است؛ نوشتههایی که در عین استقلال، مرتبط هستند؛
مثلا شخصیت یا موضوع مشترک دارند؛ مثل «قصه های مجید» که شخصیت مجید در تمام داستانها حضور دارد.
با این ترفند، بلند مینویسید؛ اما ذره ذره. مثل آن که هر بار قطعهای از پازل را کامل کنید.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
نوشتن داستان بزرگ در اولین گام
برخی از داستاننویسان نوآموز، در اولین تجربه، بدون تمرین، ایدههای دور و دراز را انتخاب میکنند؛ مثل نوشتن رمان دنبالهدار شش جلدی با پنجاه شخصیت در هشتصد صفحه.
غافل از آن که استقبال زودهنگام از این پروژههای حجیم، در اکثر موارد به سرانجام نمیرسد.
در این حال، شاید حتی موضوع و ماجرای داستان، برای داستاننویس آشنا باشد؛ اما مانع اصلی، ناهماهنگی حجم داستان، با تجربه و سابقه او است.
به عبارت دیگر، عضلات داستاننویس نوآموز، برای برداشتن چنین وزنههایی، به قدر کافی ورزیده و آماده نیست.
پس چه باید کرد؟ کلید حل این مشکل، کوتاه نوشتن است؛ یعنی انتخاب ایدههای جمع و جور و زودبازده.
با انتخاب ایدهای کوچک و کوتاه، لذت نوشتن داستان کامل را تجربه کنید؛ هر چند اگر این داستان، تکراری یا ابتدایی باشد.
با این همه، یک روش مناسب برای بلند نوشتن، گردآوری نوشتههای کوتاه است؛ نوشتههایی که در عین استقلال، مرتبط هستند؛
مثلا شخصیت یا موضوع مشترک دارند؛ مثل «قصه های مجید» که شخصیت مجید در تمام داستانها حضور دارد.
با این ترفند، بلند مینویسید؛ اما ذره ذره. مثل آن که هر بار قطعهای از پازل را کامل کنید.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی (۵)
انتشار زودهنگام داستان و نظرخواهی از مخاطبان
اولین داستان کوتاهم را که نوشتم، مثل اسفندِ روی آتش، بالا و پایین میپریدم.
عالم و آدم را میخواستم خبر کنم که بیایید و ببینید من چه کردم! دوست داشتم همه داستانم را بخوانند و مهارتم را تحسین کنند...
این ذوقزدگی، بخشی جداییناپذیر از نویسندگی است؛ مخصوصا در ابتدای راه. البته بدون مهار این میل چه بسا مسیر رشد، ناهموار و دشوار شود.
داستاننویس نوآموز، مثل نهال است؛ شکننده و شکلپذیر. این نهال، اگر طوفان نظرات منفی را تاب بیاورد؛ محتمل است که در برابر تندباد نظرات مثبت، سر کج کند، و بیقواره و بیقاعده قد بکشد.
چون افراد نابلد و همدل، نویسندههای نوآموز را به ادامه اشتباهاتشان تشویق میکنند؛ متخصصهای ناهمدل هم با عیبجویی و تندخویی، فرصت آزمون و خطا را از آنها میگیرند.
بنابراین از هر کسی نباید نظرخواهی کرد؛ مگر از افراد متخصص و منصف.
تجربه نشان داده است که هنرجوهای نوقلم، به دلگرمی نیاز دارند تا عیبیابی. با گذر زمان، خودشان بسیاری از ایرادهای ابتدایی را میفهمند.
کمبودهای اساسی را هم، با راهنمایی آموزگار میشناسند، و رفته رفته با تمرین و تکرار برطرف میکنند.
پس چه بهتر که در آغاز راه، خویشتندار باشید. به زودی زمان شکفتن و بالیدن فرا میرسد.
در این فاصله، بُرد با کسی است که مدتی سر در لاک خود فرو کند، و بیسر و صدا بنویسد. کمی سخت است؛ اما به نفع شما است.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
انتشار زودهنگام داستان و نظرخواهی از مخاطبان
اولین داستان کوتاهم را که نوشتم، مثل اسفندِ روی آتش، بالا و پایین میپریدم.
عالم و آدم را میخواستم خبر کنم که بیایید و ببینید من چه کردم! دوست داشتم همه داستانم را بخوانند و مهارتم را تحسین کنند...
این ذوقزدگی، بخشی جداییناپذیر از نویسندگی است؛ مخصوصا در ابتدای راه. البته بدون مهار این میل چه بسا مسیر رشد، ناهموار و دشوار شود.
داستاننویس نوآموز، مثل نهال است؛ شکننده و شکلپذیر. این نهال، اگر طوفان نظرات منفی را تاب بیاورد؛ محتمل است که در برابر تندباد نظرات مثبت، سر کج کند، و بیقواره و بیقاعده قد بکشد.
چون افراد نابلد و همدل، نویسندههای نوآموز را به ادامه اشتباهاتشان تشویق میکنند؛ متخصصهای ناهمدل هم با عیبجویی و تندخویی، فرصت آزمون و خطا را از آنها میگیرند.
بنابراین از هر کسی نباید نظرخواهی کرد؛ مگر از افراد متخصص و منصف.
تجربه نشان داده است که هنرجوهای نوقلم، به دلگرمی نیاز دارند تا عیبیابی. با گذر زمان، خودشان بسیاری از ایرادهای ابتدایی را میفهمند.
کمبودهای اساسی را هم، با راهنمایی آموزگار میشناسند، و رفته رفته با تمرین و تکرار برطرف میکنند.
پس چه بهتر که در آغاز راه، خویشتندار باشید. به زودی زمان شکفتن و بالیدن فرا میرسد.
در این فاصله، بُرد با کسی است که مدتی سر در لاک خود فرو کند، و بیسر و صدا بنویسد. کمی سخت است؛ اما به نفع شما است.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی (۶)
سرخوردگی و افسردگی به محض مشاهده اولین موانع
ذهنیت بسیاری از نویسندههای نوقلم چنین است: دوست دارم هر چه مینویسم چاپ شود. تازه بهترین ناشر هم باید آن را چاپ کند!
برخی دیگر به این مقدار راضی نمیشوند، و چنین خیالپردازی میکنند:
دوست دارم اولین داستانم را همه بخرند، بخوانند و بپسندند. با همین داستان، راه صد ساله را یک شبه طی کنم، و به اوج محبوبیت برسم!
بسیاری از ما توقع داریم به همه هدفهای خود برسیم؛ آن هم سریع و ساده.
گسترش روزافزون تکنولوژی، مخصوصاً شبکههای اجتماعی، به این شتابزدگی دامن زده، و ما را راحتطلب و بیتاب بار آورده است؛ غافل از آن که موفقیت، همچنان در گرو سختکوشی است.
تمام هنرجوها، حتی مستعدها، قبل از آموختن تکنیکها، باید ماندن و ادامه دادن را بیاموزند.
نویسندگی فراز و فرود دارد. فقط به کسانی روی خوش نشان میدهد که با سماجت دنبال آن را بگیرند.
گفتهاند که ده سال طول میکشد تا یک شبه ره صد ساله را طی کنید.
به همین مناسبت، اگر کارنامهی بزرگان را –به جز موارد استثنایی- مرور کنیم، متوجه میشویم که آنها پس از عمری خوردن دود چراغ، اسم و رسمی یافتهاند.
حتی بسیاری از آنها، زمان خودشان کامیاب نشدند؛ مثلا ناشران آنها را پس زدند، یا خوانندگان از کنار داستانهایشان سرسری گذشتند، و یا منتقدان آنها را به ریشخند گرفتند.
برای مثال، هِرمان مِلویل، خالق رمان «موبی دیک» سی سال پس از مرگ، در میان منتقدان و دوستداران ادبیات شناخته شد.
رمان «فیل در تاریکی» نوشته قاسم هاشمی نژاد، سال ۱۳۵۸ و فقط یک بار چاپ شد؛ اما در هیاهوی آن سالها بخت دیده شدن را نیافت.
بسیاری از منتقدان، این رمان را بهترین رُمان پلیسی ایران میدانند. با این حال، در سال ۱۳۹۷ انتشارات هرمس آن را برای بار دوم منتشر کرد؛ زمانی که دو سال از مرگ نویسنده گذشته بود.
حمیدرضا مَنایی برای نوشتن رمان سهگانه «برج سکوت» هفت سال از جوانی خود را گرو گذاشت.
پس از نوشتن رمان نیز، یک سال و نیم به این در و آن در زد؛ اما هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت؛ طوری که نویسنده به سرش زد رمان خود را آتش بزند؛ اثری که به گفته بسیاری، از نقاط عطف رماننویسی در ایران است.
از نمونههای موفق هم میتوان به این موارد اشاره کرد:
ارنست همینگوی، پس از سالها سفر، روزنامهنگاری و داستاننویسی، با رمان «پیرمرد و دریا» جایزه نوبل را بُرد. او این رمان را قبل از سپردن به ناشر ۲۰۰ بار بازخوانی کرد.
«روبرت ام. پیرسیگ در چاپ اولین رمان خود با صد و بیست و یک مخالفت مواجه شد.
یک بار دیگر هم آن را امتحان کرد و این بار کارش [کتاب ذِن و هنر نگهداری موتورسیکلت] مورد قبول قرار گرفت... . [این کتاب] بیش از سه میلیون نسخه به فروش رفت.» *
در مقابل نویسندهای مثل حسینقلی مستعان، داستانهایش در پاورقی روزنامهها و در صد هزار نسخه در سراسر ایران منتشر میشد.
این استقبال چشمگیر باعث شد تا وی خوشگمان شود که مردم صد سال بعد هم داستانهایش را میخوانند؛ اما امروزه کمتر کسی مستعان را میشناسد؛ چه رسد به این که داستانهایش را خوانده و پسندیده باشد.
موارد یادشده، به این معنی نیست که برای نوشتن اولین داستان، به خود سخت بگیرید یا چند سال وقت صرف کنید.
فقط یادآور آن است که باید واقعبین باشید؛ از قدیم هم گفتهاند: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.».
در غیر این صورت، غوطه خوردن در خیالپردازیهای دور و دراز، محتمل است شما را چنان مسحور کند که یکسره از واقعیات غافل شوید. آنگاه به محض مشاهده موانع، با سرخوردگی از خیر نوشتن بگذرید.
فراموش نباید کرد که در اکثر موارد، موفقیت پس از شکستهای متعدد حاصل میشود. به عبارتی «افراد موفق بیش از افراد ناموفق شکست میخورند.».
تفاوت آنها در این است که از هر شکست درس میگیرند و با بازسازی انگیره خود، از نو تلاش میکنند. تا دنیا برقرار است، درهای موفقیت به روی این افراد، گشوده خواهد بود.
بنابراین، تا میتوانید به قصد لذت بردن بنویسید. همچنین، با مطالعه و تمرین مستمر، مهارت خود را به مرور بیشتر کنید.
در گام بعد، مراقب اشتیاق و انگیزهتان باشید تا در مسیر دست یافتن به اهداف، از لحظات دشوار به سلامت بگذرید.
*: اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتما میتوانید بنویسید، ص ۱۴، نوشته ژول سالزمن.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
سرخوردگی و افسردگی به محض مشاهده اولین موانع
ذهنیت بسیاری از نویسندههای نوقلم چنین است: دوست دارم هر چه مینویسم چاپ شود. تازه بهترین ناشر هم باید آن را چاپ کند!
برخی دیگر به این مقدار راضی نمیشوند، و چنین خیالپردازی میکنند:
دوست دارم اولین داستانم را همه بخرند، بخوانند و بپسندند. با همین داستان، راه صد ساله را یک شبه طی کنم، و به اوج محبوبیت برسم!
بسیاری از ما توقع داریم به همه هدفهای خود برسیم؛ آن هم سریع و ساده.
گسترش روزافزون تکنولوژی، مخصوصاً شبکههای اجتماعی، به این شتابزدگی دامن زده، و ما را راحتطلب و بیتاب بار آورده است؛ غافل از آن که موفقیت، همچنان در گرو سختکوشی است.
تمام هنرجوها، حتی مستعدها، قبل از آموختن تکنیکها، باید ماندن و ادامه دادن را بیاموزند.
نویسندگی فراز و فرود دارد. فقط به کسانی روی خوش نشان میدهد که با سماجت دنبال آن را بگیرند.
گفتهاند که ده سال طول میکشد تا یک شبه ره صد ساله را طی کنید.
به همین مناسبت، اگر کارنامهی بزرگان را –به جز موارد استثنایی- مرور کنیم، متوجه میشویم که آنها پس از عمری خوردن دود چراغ، اسم و رسمی یافتهاند.
حتی بسیاری از آنها، زمان خودشان کامیاب نشدند؛ مثلا ناشران آنها را پس زدند، یا خوانندگان از کنار داستانهایشان سرسری گذشتند، و یا منتقدان آنها را به ریشخند گرفتند.
برای مثال، هِرمان مِلویل، خالق رمان «موبی دیک» سی سال پس از مرگ، در میان منتقدان و دوستداران ادبیات شناخته شد.
رمان «فیل در تاریکی» نوشته قاسم هاشمی نژاد، سال ۱۳۵۸ و فقط یک بار چاپ شد؛ اما در هیاهوی آن سالها بخت دیده شدن را نیافت.
بسیاری از منتقدان، این رمان را بهترین رُمان پلیسی ایران میدانند. با این حال، در سال ۱۳۹۷ انتشارات هرمس آن را برای بار دوم منتشر کرد؛ زمانی که دو سال از مرگ نویسنده گذشته بود.
حمیدرضا مَنایی برای نوشتن رمان سهگانه «برج سکوت» هفت سال از جوانی خود را گرو گذاشت.
پس از نوشتن رمان نیز، یک سال و نیم به این در و آن در زد؛ اما هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت؛ طوری که نویسنده به سرش زد رمان خود را آتش بزند؛ اثری که به گفته بسیاری، از نقاط عطف رماننویسی در ایران است.
از نمونههای موفق هم میتوان به این موارد اشاره کرد:
ارنست همینگوی، پس از سالها سفر، روزنامهنگاری و داستاننویسی، با رمان «پیرمرد و دریا» جایزه نوبل را بُرد. او این رمان را قبل از سپردن به ناشر ۲۰۰ بار بازخوانی کرد.
«روبرت ام. پیرسیگ در چاپ اولین رمان خود با صد و بیست و یک مخالفت مواجه شد.
یک بار دیگر هم آن را امتحان کرد و این بار کارش [کتاب ذِن و هنر نگهداری موتورسیکلت] مورد قبول قرار گرفت... . [این کتاب] بیش از سه میلیون نسخه به فروش رفت.» *
در مقابل نویسندهای مثل حسینقلی مستعان، داستانهایش در پاورقی روزنامهها و در صد هزار نسخه در سراسر ایران منتشر میشد.
این استقبال چشمگیر باعث شد تا وی خوشگمان شود که مردم صد سال بعد هم داستانهایش را میخوانند؛ اما امروزه کمتر کسی مستعان را میشناسد؛ چه رسد به این که داستانهایش را خوانده و پسندیده باشد.
موارد یادشده، به این معنی نیست که برای نوشتن اولین داستان، به خود سخت بگیرید یا چند سال وقت صرف کنید.
فقط یادآور آن است که باید واقعبین باشید؛ از قدیم هم گفتهاند: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.».
در غیر این صورت، غوطه خوردن در خیالپردازیهای دور و دراز، محتمل است شما را چنان مسحور کند که یکسره از واقعیات غافل شوید. آنگاه به محض مشاهده موانع، با سرخوردگی از خیر نوشتن بگذرید.
فراموش نباید کرد که در اکثر موارد، موفقیت پس از شکستهای متعدد حاصل میشود. به عبارتی «افراد موفق بیش از افراد ناموفق شکست میخورند.».
تفاوت آنها در این است که از هر شکست درس میگیرند و با بازسازی انگیره خود، از نو تلاش میکنند. تا دنیا برقرار است، درهای موفقیت به روی این افراد، گشوده خواهد بود.
بنابراین، تا میتوانید به قصد لذت بردن بنویسید. همچنین، با مطالعه و تمرین مستمر، مهارت خود را به مرور بیشتر کنید.
در گام بعد، مراقب اشتیاق و انگیزهتان باشید تا در مسیر دست یافتن به اهداف، از لحظات دشوار به سلامت بگذرید.
*: اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتما میتوانید بنویسید، ص ۱۴، نوشته ژول سالزمن.
(این مطلب را برای دیگران نیز بفرستید تا به گردش و گسترش دانش کمک کرده باشید.)
#اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
@noqalam
کشکول نوقلم
عناوین مهمترین مطالب آموزشی کانال نوقلم را یکجا برای شما گرد آوردهایم. برای مطالعه، کافی است هشتگ مد نظر خود را لمس کنید:
✍️ دنیای گسترده نویسندگی را بشناسید: #مسیر_نویسنده_شدن
✍️ آنچه باعث میشود آموختهها بیاثر شود: #موانع_یادگیری
✍️ بزرگان از علاقهمندی به نوشتن حکایت میکنند: #برگ_سبز
✍️ آنچه دست نویسنده را از نوشتن کوتاه میکند: #موانع_نوشتن
✍️ خود را بیشتر بشناسید: #انواع_هنرجویان
✍️ هر روز بنویسید : #تمرین_نوشتن
✍️ با این روشها ایدههای جدید برای نوشتن پیدا کنید: #ایده_یابی
✍️ هر بار، با این تمرینها به استقبال نوشتن بروید: #نرم_کردن_قلم
✍️ یادگیری داستاننویسی را از اینجا آغاز کنید: #مبانی_داستان
✍️ اطلاعات خود را درباره داستان بیشتر کنید: #عناصر_داستان
✍️ از این اشتباهات بپرهیزید: #اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
✍️ ایدههای داستانی خود را گسترش دهید: #پرورش_ایده_داستان
✍️ رمان خود را در دوازده مرحله بنویسید: #مراحل_رمان_نویسی
✍️ با این تمرینها، به دنیای داستاننویسی وارد شوید: #تمرین_داستان_نویسی
✍️ شخصیتهای داستان خود را این طور بسازید: #تمرین_شخصیت_پردازی
✍️ داستان خود را از نو بسازید: #عیب_یابی_داستان
✍️ مسیر نویسندگی خود را از همین حالا انتخاب کنید: #انتخاب_قالب_نگارشی
✍️ انواع مقاله را بشناسید: #انواع_مقاله
✍️ عوامل سردرگمی در نویسندگی را بشناسید: #نویسندگی_هدفمند
✍️ تلههای رایج در هدفگذاری را بشناسید: #هدف_گذاری
✍️ با شغلهای مناسب برای نویسندهها آشنا شوید: #فرصت_شغلی
✍️ با این ترفندها، نثر خود را درست، سرراست و آراسته کنید: #تقویت_نثر
✍️ نوشتههای ویران خود را گام به گام آباد کنید: #تعمیرگاه_جملات
✍️ واژههای غبارگرفته ذهن خود را پیدا کنید: #کارگاه_وسعت_دایره_واژگان
✍️ الفبای شعر و شاعری را بیاموزید: #مبانی_شعر
✍️ مقدمات وزن شعر فارسی را بیاموزید: #مبانی_وزن
✍️ با وزنهای شعر فارسی آشنا شوید: #معرفی_وزن_شعر
✍️ دایره واژههای فارسی خود را گسترش دهید: #فارسی_بنویسیم
✍️ با این ترفند غلطهای املایی را دور بزنید: #غلطهای_املایی_پرتکرار
✍️ کتاب آموزشی خود را این طور طراحی کنید: #نوشتن_کتاب_آموزشی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش برای دیگران بفرستید.)
@noqalam
عناوین مهمترین مطالب آموزشی کانال نوقلم را یکجا برای شما گرد آوردهایم. برای مطالعه، کافی است هشتگ مد نظر خود را لمس کنید:
✍️ دنیای گسترده نویسندگی را بشناسید: #مسیر_نویسنده_شدن
✍️ آنچه باعث میشود آموختهها بیاثر شود: #موانع_یادگیری
✍️ بزرگان از علاقهمندی به نوشتن حکایت میکنند: #برگ_سبز
✍️ آنچه دست نویسنده را از نوشتن کوتاه میکند: #موانع_نوشتن
✍️ خود را بیشتر بشناسید: #انواع_هنرجویان
✍️ هر روز بنویسید : #تمرین_نوشتن
✍️ با این روشها ایدههای جدید برای نوشتن پیدا کنید: #ایده_یابی
✍️ هر بار، با این تمرینها به استقبال نوشتن بروید: #نرم_کردن_قلم
✍️ یادگیری داستاننویسی را از اینجا آغاز کنید: #مبانی_داستان
✍️ اطلاعات خود را درباره داستان بیشتر کنید: #عناصر_داستان
✍️ از این اشتباهات بپرهیزید: #اشتباهات_داستان_نویسان_نوآموز
✍️ ایدههای داستانی خود را گسترش دهید: #پرورش_ایده_داستان
✍️ رمان خود را در دوازده مرحله بنویسید: #مراحل_رمان_نویسی
✍️ با این تمرینها، به دنیای داستاننویسی وارد شوید: #تمرین_داستان_نویسی
✍️ شخصیتهای داستان خود را این طور بسازید: #تمرین_شخصیت_پردازی
✍️ داستان خود را از نو بسازید: #عیب_یابی_داستان
✍️ مسیر نویسندگی خود را از همین حالا انتخاب کنید: #انتخاب_قالب_نگارشی
✍️ انواع مقاله را بشناسید: #انواع_مقاله
✍️ عوامل سردرگمی در نویسندگی را بشناسید: #نویسندگی_هدفمند
✍️ تلههای رایج در هدفگذاری را بشناسید: #هدف_گذاری
✍️ با شغلهای مناسب برای نویسندهها آشنا شوید: #فرصت_شغلی
✍️ با این ترفندها، نثر خود را درست، سرراست و آراسته کنید: #تقویت_نثر
✍️ نوشتههای ویران خود را گام به گام آباد کنید: #تعمیرگاه_جملات
✍️ واژههای غبارگرفته ذهن خود را پیدا کنید: #کارگاه_وسعت_دایره_واژگان
✍️ الفبای شعر و شاعری را بیاموزید: #مبانی_شعر
✍️ مقدمات وزن شعر فارسی را بیاموزید: #مبانی_وزن
✍️ با وزنهای شعر فارسی آشنا شوید: #معرفی_وزن_شعر
✍️ دایره واژههای فارسی خود را گسترش دهید: #فارسی_بنویسیم
✍️ با این ترفند غلطهای املایی را دور بزنید: #غلطهای_املایی_پرتکرار
✍️ کتاب آموزشی خود را این طور طراحی کنید: #نوشتن_کتاب_آموزشی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش برای دیگران بفرستید.)
@noqalam