#بخشی_از_متن
«زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید. شما با فرصت، و البته مسئولیتی برای تبدیل شدن به یک اسطوره، به دنیا اومدید، شما خلق شدید تا پروژههایی در سطح شاهکار اجرا کنید.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر نون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشرنون #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت
@NOONBOOK
«زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید. شما با فرصت، و البته مسئولیتی برای تبدیل شدن به یک اسطوره، به دنیا اومدید، شما خلق شدید تا پروژههایی در سطح شاهکار اجرا کنید.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر نون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشرنون #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت
@NOONBOOK
#بخشی_از_متن
«اجازه نده آتش درونت ذرهذره در مردابِ ناامیدکنندهٔ زمزمههایی که به تو میگویند "هنوز نه" یا "اصلاً ممکن نیست" خاموش شود. اجازه نده قهرمان درونت به خاطر سرخوردگی از زندگیای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، میتوانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر نون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشرنون #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت
@NOONBOOK
«اجازه نده آتش درونت ذرهذره در مردابِ ناامیدکنندهٔ زمزمههایی که به تو میگویند "هنوز نه" یا "اصلاً ممکن نیست" خاموش شود. اجازه نده قهرمان درونت به خاطر سرخوردگی از زندگیای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، میتوانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر نون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشرنون #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت
@NOONBOOK
#بخشی_از_متن
«جوری زندگی نکنيد که انگار ده هزار سال از عمرتان باقی مانده. سرنوشت شما بر فراز سرتان معلق است. تا وقتی هنوز زندهايد، تا وقتي هنوز روی زمين وجود داريد، تمام تلاشتان را بکنيد تا به انسانی بزرگ تبديل شويد.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر نون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشرنون #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت
@noonbook
«جوری زندگی نکنيد که انگار ده هزار سال از عمرتان باقی مانده. سرنوشت شما بر فراز سرتان معلق است. تا وقتی هنوز زندهايد، تا وقتي هنوز روی زمين وجود داريد، تمام تلاشتان را بکنيد تا به انسانی بزرگ تبديل شويد.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
نشر نون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشرنون #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت
@noonbook
باشگاه پنج صبحیها به چاپ دوم رسید.
#بخشی_از_متن:
«زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید. شما با فرصت، و البته مسئولیتی برای تبدیل شدن به یک اسطوره، به دنیا اومدید، شما خلق شدید تا پروژههایی در سطح شاهکار اجرا کنید.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
#نشرنون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت #توسعه_فردی #رمان_انگیزشی #رشد_شخصی
@noonbook
#بخشی_از_متن:
«زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید. شما با فرصت، و البته مسئولیتی برای تبدیل شدن به یک اسطوره، به دنیا اومدید، شما خلق شدید تا پروژههایی در سطح شاهکار اجرا کنید.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
#نشرنون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت #توسعه_فردی #رمان_انگیزشی #رشد_شخصی
@noonbook
#بخشی_از_متن
هر روز طوری زندگی کن که انگار آخرین روز زندگیات است.
ژولین ساندرل نویسندهٔ جوان فرانسوی با «اتاق شگفتیها» ما را در سفری ماجراجویانه همراهی میکند.
«اتاق شگفتیها»
ژولین ساندرل
مترجم: داود نوّابی
#نشر_نون
#اتاق_شگفتیها
#ژولین_ساندرل #داود_نوابی #رئالیسم_جادویی #نشرنون #رمان #کتاب #پیشنهاد_کتاب #مطالعه
@noonbook
هر روز طوری زندگی کن که انگار آخرین روز زندگیات است.
ژولین ساندرل نویسندهٔ جوان فرانسوی با «اتاق شگفتیها» ما را در سفری ماجراجویانه همراهی میکند.
«اتاق شگفتیها»
ژولین ساندرل
مترجم: داود نوّابی
#نشر_نون
#اتاق_شگفتیها
#ژولین_ساندرل #داود_نوابی #رئالیسم_جادویی #نشرنون #رمان #کتاب #پیشنهاد_کتاب #مطالعه
@noonbook
#بخشی_از_متن
«بیدار شدن قبل از سپیدهدم نیکو است، چون چنین عادتی به سلامتی، ثروت و خرد کمک میکند.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
#نشرنون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت #توسعه_فردی #رمان_انگیزشی #رشد_شخصی
@noonbook
«بیدار شدن قبل از سپیدهدم نیکو است، چون چنین عادتی به سلامتی، ثروت و خرد کمک میکند.»
«باشگاه پنج صبحیها»
رابین شارما
مترجم: رضا اسکندری آذر
#نشرنون
#باشگاه_پنج_صبحی_ها #رابین_شارما #نشر_نون #کتاب #پیشنهاد_کتاب #راهبی_که_فراری_اش_را_فروخت #توسعه_فردی #رمان_انگیزشی #رشد_شخصی
@noonbook
#بخشی_از_متن
«فکر کن عوضی هستی. فکر کن رئیس هستی.
به خودم توی آینه نگاه میکنم و یه کم رژ لبم رو پررنگمیکنم. یه رنگ صورتی ملایم مایل به خاکستریه که رسماً میشد اسمش رو گذاشت "رئیس عوضی جهنمی". موهام رو پشت سرم جمع کردهام و جدیترین لباسهای ممکن رو پوشیدهام. تنگترین دامنم و نوکتیزترین کفشم با یه بلوز سفید با راهراههای خاکستری. هیچ شکی وجود نداره که این لباسها چی میخوان بگن: من اومدم به حساب همهچی برسم.»
#من_رو_یادت_هست
#سوفی_کینسلا
#روناک_احمدی_آهنگر
#نشر_نون
چاپ دوم
#رمان_طنز #کتاب_خواندنی #پیشنهاد_کتاب #سوفی_کینسلا #نشرنون
@noonbook
«فکر کن عوضی هستی. فکر کن رئیس هستی.
به خودم توی آینه نگاه میکنم و یه کم رژ لبم رو پررنگمیکنم. یه رنگ صورتی ملایم مایل به خاکستریه که رسماً میشد اسمش رو گذاشت "رئیس عوضی جهنمی". موهام رو پشت سرم جمع کردهام و جدیترین لباسهای ممکن رو پوشیدهام. تنگترین دامنم و نوکتیزترین کفشم با یه بلوز سفید با راهراههای خاکستری. هیچ شکی وجود نداره که این لباسها چی میخوان بگن: من اومدم به حساب همهچی برسم.»
#من_رو_یادت_هست
#سوفی_کینسلا
#روناک_احمدی_آهنگر
#نشر_نون
چاپ دوم
#رمان_طنز #کتاب_خواندنی #پیشنهاد_کتاب #سوفی_کینسلا #نشرنون
@noonbook
#بخشی_از_متن
«هر کسی صدها چیز مختلف میتونه باشه، اما در نظر آدمای دیگه، ما فرصت پیدا میکنیم فقط یک چیز از صدها چیز باشیم.»
«ما در برابر شما»
فردریک بکمن
ترجمه از زبان سوئدی: الهام رعایی
نشر نون
.
#ما_در_برابر_شما #فردریک_بکمن #نشر_نون #مادربرابرشما #رمان #پیشنهاد_مطالعه #مادربزرگ_سلام_رساند_و_گفت_متاسف_است #شهر_خرس #مردی_به_نام_اوه
@noonbook
«هر کسی صدها چیز مختلف میتونه باشه، اما در نظر آدمای دیگه، ما فرصت پیدا میکنیم فقط یک چیز از صدها چیز باشیم.»
«ما در برابر شما»
فردریک بکمن
ترجمه از زبان سوئدی: الهام رعایی
نشر نون
.
#ما_در_برابر_شما #فردریک_بکمن #نشر_نون #مادربرابرشما #رمان #پیشنهاد_مطالعه #مادربزرگ_سلام_رساند_و_گفت_متاسف_است #شهر_خرس #مردی_به_نام_اوه
@noonbook
#بخشی_از_متن
در سکوتی که همراه شد، میدانستم که ممکن است هر چیزی اتفاق بیفتد. شاید خیلی دیر شده بود. شاید یک بار دیگر فرصتم را از دست داده بودم. اما اینطوری، حداقل میدانستم که سعیام را کرده بودم، که قلبم را برداشته و دستم را دراز کرده بودم. حالا، نتیجهاش هر چه میخواست میشد.
نفسی به درون ریه داد و گفت: «خیلی خب. اگه میتونستی هر کاری انجام بدی، چی کار میکردی؟»
قدمی بهسویش برداشتم و فاصلۀ میانمان را از بین بردم. گفتم: «این کار رو.» بعد، در آغوشش گرفتم.
#به_من_بگو_ابدیت_یعنی_چه
#سارا_دسن #محمد_رضا_قاسمی
#نشر_نون
#کتاب_خوب #رمان_طنز #ابدیت #زندگی_دوباره
@noonbook
در سکوتی که همراه شد، میدانستم که ممکن است هر چیزی اتفاق بیفتد. شاید خیلی دیر شده بود. شاید یک بار دیگر فرصتم را از دست داده بودم. اما اینطوری، حداقل میدانستم که سعیام را کرده بودم، که قلبم را برداشته و دستم را دراز کرده بودم. حالا، نتیجهاش هر چه میخواست میشد.
نفسی به درون ریه داد و گفت: «خیلی خب. اگه میتونستی هر کاری انجام بدی، چی کار میکردی؟»
قدمی بهسویش برداشتم و فاصلۀ میانمان را از بین بردم. گفتم: «این کار رو.» بعد، در آغوشش گرفتم.
#به_من_بگو_ابدیت_یعنی_چه
#سارا_دسن #محمد_رضا_قاسمی
#نشر_نون
#کتاب_خوب #رمان_طنز #ابدیت #زندگی_دوباره
@noonbook