آهای مدادرنگیهای دوازدهتایی
که رنگهای زیادی را
از کودکی من دزدیدید!
به شما فکر نمیکنم
به بچههایی که جعبههای سیوششرنگ را
در کشوهای خوشبخت پنهان میکنند
و به مژگان
با آن عروسکهای نازکنارنجیاش
چقدر از رژلبهای سرد مادرم
در جاتخممرغی یخچال بیزارم
و از مجید
که وسط توپ بازی گفت:
«دوستت دارم»
و دروازههای آجری را خراب کرد
آهای اردک نقاشی
که کلّهات
به جای یشمی
آبیست
به تو فکر نمیکنم
#سپیده_نیک_رو
#درخت_سوال_نمی_کند_می_افتد
@sepidehnikroo
که رنگهای زیادی را
از کودکی من دزدیدید!
به شما فکر نمیکنم
به بچههایی که جعبههای سیوششرنگ را
در کشوهای خوشبخت پنهان میکنند
و به مژگان
با آن عروسکهای نازکنارنجیاش
چقدر از رژلبهای سرد مادرم
در جاتخممرغی یخچال بیزارم
و از مجید
که وسط توپ بازی گفت:
«دوستت دارم»
و دروازههای آجری را خراب کرد
آهای اردک نقاشی
که کلّهات
به جای یشمی
آبیست
به تو فکر نمیکنم
#سپیده_نیک_رو
#درخت_سوال_نمی_کند_می_افتد
@sepidehnikroo
Forwarded from Uhgttvtc
بگذار پیراهنت باشم
چسبیده و تنگاتنگ
بر مزاری که تنم بی تو بر تن میکند
در بیوقت
در لا مکان
و پیش از خواب
با من به میعادگاه بیا
بگذار پیراهنت باشم
در تکهتکه شدن
در برابر دشمن
و گلوله را که سر خم نخواهد کرد
بر تن بگیرم
عشق
حرف تازهای نیست
که امروز بر زبان آورده باشم
و شیرین مانده باشد جانی که میکَنم
کوه را از میانه بردار
بگذار پیراهنت باشم
ایستاده در برابر لشکر توران
با گرزی گاو سر
گردآفریدی دوباره خواهم آفرید
که زن خواهد ماند
و دروازهها را نخواهد گشود
اما میتواند
میتواند
پیراهنت باشد
بر زخمی بیمداوا
که سر باز کرده در همین حیاط همسایه
- و دسته دسته
آدمها از باروها پایین میافتادند -
بگذار پیراهنت باشم
نه برای مداوا
که مدارا بیفایده است
تنها باید بر مزارِ تن
بر مزارِ وَطن
پیراهنت باشم
که میپوشانَد و
میمانَد
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@sher_fanoos
صفحه تخصصی شعر #فانوس
چسبیده و تنگاتنگ
بر مزاری که تنم بی تو بر تن میکند
در بیوقت
در لا مکان
و پیش از خواب
با من به میعادگاه بیا
بگذار پیراهنت باشم
در تکهتکه شدن
در برابر دشمن
و گلوله را که سر خم نخواهد کرد
بر تن بگیرم
عشق
حرف تازهای نیست
که امروز بر زبان آورده باشم
و شیرین مانده باشد جانی که میکَنم
کوه را از میانه بردار
بگذار پیراهنت باشم
ایستاده در برابر لشکر توران
با گرزی گاو سر
گردآفریدی دوباره خواهم آفرید
که زن خواهد ماند
و دروازهها را نخواهد گشود
اما میتواند
میتواند
پیراهنت باشد
بر زخمی بیمداوا
که سر باز کرده در همین حیاط همسایه
- و دسته دسته
آدمها از باروها پایین میافتادند -
بگذار پیراهنت باشم
نه برای مداوا
که مدارا بیفایده است
تنها باید بر مزارِ تن
بر مزارِ وَطن
پیراهنت باشم
که میپوشانَد و
میمانَد
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@sher_fanoos
صفحه تخصصی شعر #فانوس
تولد تو آفتابِ دیگریست
که شب را درنوردیده
صبح را
چون کولهباری بر دوش میکشد
خورشید است اینکه در کولهپشتی توست
نام تو بیهوده نیست
زندگی بیهوده نیست
خورشید
و ابرهای سپیدِ سرگردان بیهوده نیستند
تو در نیمهشب
در نیمهی دیگر زمین
زندگی را پاس داشتهای
چشمهای تو
اشتیاق روییدن است
تولد تو
تولدِ آفتابِ نیمروز است
در آسمانِ یخبندان
تولدِ تو
مرگِ مردنِ بیهوده است
.
.
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
میلادک شمس القيامة.
هدم الليل ك حقيبة المسافر
أوقع الصبح على ظهره
إسمكَ ليس عَبثاً
الحياة ليست عبثاً
الشمس
والغيوم البیضاء المستغربة جميعها لا يَسكُنها العبث
أنت
في نصف الآخر للأرض
في مُنتصف أللیل
تفوّقت على الحياة
عُيونكَ
شُوق الأزدهار
ميلادك
ولادة شمس الظهيرة
في سماءالجليد
ميلادك
مَقتل ألموت ألخفي
ترجمه: #سعید_پورعبدالهی
@sepidehnikroo
که شب را درنوردیده
صبح را
چون کولهباری بر دوش میکشد
خورشید است اینکه در کولهپشتی توست
نام تو بیهوده نیست
زندگی بیهوده نیست
خورشید
و ابرهای سپیدِ سرگردان بیهوده نیستند
تو در نیمهشب
در نیمهی دیگر زمین
زندگی را پاس داشتهای
چشمهای تو
اشتیاق روییدن است
تولد تو
تولدِ آفتابِ نیمروز است
در آسمانِ یخبندان
تولدِ تو
مرگِ مردنِ بیهوده است
.
.
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
میلادک شمس القيامة.
هدم الليل ك حقيبة المسافر
أوقع الصبح على ظهره
إسمكَ ليس عَبثاً
الحياة ليست عبثاً
الشمس
والغيوم البیضاء المستغربة جميعها لا يَسكُنها العبث
أنت
في نصف الآخر للأرض
في مُنتصف أللیل
تفوّقت على الحياة
عُيونكَ
شُوق الأزدهار
ميلادك
ولادة شمس الظهيرة
في سماءالجليد
ميلادك
مَقتل ألموت ألخفي
ترجمه: #سعید_پورعبدالهی
@sepidehnikroo
صدای تو باران را به یادم میآورد
زیبایی !
وقتی نگاهم میکنی زیبایی
وقتی نگاهم نمیکنی زیبایی
دستان بلند تو
با انگشتانی گرم
گرم از مهر و عسل
و خطوطی سرکش از غرور
به عشق
به انسان
اعتبار میبخشد
زیبایی !
وقتی مرا میبخشی زیبایی
وقتی به خشم
به سرزنش
به مهر مینگری زیبایی
وقتی به یادم میآوری
که انسانِ درونِ من، با تو آشناست
زیبایی
وقتی به راه میسپارمت
وقتی به آغوشم باز میگردی زیبایی
صدای تو آن سعادت بلندپروازانهایست
که درسایهاش میشود زیست
میشود مُرد
و بارها بارِ دیگر زاده شد
وقتی نگاه میکنم
وقتی نگاه نمیکنم
زیبایی
با آن خطوطِ بینظیر در گوشههای چشم
زیبایی
و باران
در صدای تو راه میرود
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
#نشر_گویا
@sepidehnikroo
زیبایی !
وقتی نگاهم میکنی زیبایی
وقتی نگاهم نمیکنی زیبایی
دستان بلند تو
با انگشتانی گرم
گرم از مهر و عسل
و خطوطی سرکش از غرور
به عشق
به انسان
اعتبار میبخشد
زیبایی !
وقتی مرا میبخشی زیبایی
وقتی به خشم
به سرزنش
به مهر مینگری زیبایی
وقتی به یادم میآوری
که انسانِ درونِ من، با تو آشناست
زیبایی
وقتی به راه میسپارمت
وقتی به آغوشم باز میگردی زیبایی
صدای تو آن سعادت بلندپروازانهایست
که درسایهاش میشود زیست
میشود مُرد
و بارها بارِ دیگر زاده شد
وقتی نگاه میکنم
وقتی نگاه نمیکنم
زیبایی
با آن خطوطِ بینظیر در گوشههای چشم
زیبایی
و باران
در صدای تو راه میرود
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
#نشر_گویا
@sepidehnikroo
تا تکان به تاريخ به پرنده
وقتی که خوابيده
ديگر اميدی نيست
چيزی بگويد
تاريخ، تکان خورده
مثل جغرافيا پس از برخورد بزرگ
مثل مردمک چشم او در آن پيشامدِ بزرگ
مثل حالتِ گوشههای لبهايم
در آن لحظهی بزرگ
وقتی که پرنده رفته
ديگر اميدی نيست
که راهش را به خانه بازبيابد
هرچند بخواهد
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@sepidehnikroo
وقتی که خوابيده
ديگر اميدی نيست
چيزی بگويد
تاريخ، تکان خورده
مثل جغرافيا پس از برخورد بزرگ
مثل مردمک چشم او در آن پيشامدِ بزرگ
مثل حالتِ گوشههای لبهايم
در آن لحظهی بزرگ
وقتی که پرنده رفته
ديگر اميدی نيست
که راهش را به خانه بازبيابد
هرچند بخواهد
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@sepidehnikroo
شنیدن
توقف زمان
بر زنجیرهی گذار
راز بود
و شب
تمام میشد
صدای تو از دور میآمد
نسیمِ خنک
و آبی روز میآمد ...
صدای تو از دور میآمد!
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
#نشر_گویا
@sepidehnikroo
توقف زمان
بر زنجیرهی گذار
راز بود
و شب
تمام میشد
صدای تو از دور میآمد
نسیمِ خنک
و آبی روز میآمد ...
صدای تو از دور میآمد!
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
#نشر_گویا
@sepidehnikroo
در دوربرگردان
غمی ندارم
از پنجره به خيابان خيره میشوم
خونی که هشت سالِ پيش بر زمين ريخته بود را
آمدهاند شستهاند بردهاند
و خاطرهاش در لابهلای روزنامههای تحليل اقتصادی گم شدهاست
غمی ندارم
سياوشی اگر مرده باشد
گياهی روييدهاست
که نفت ريختهاند که خشکيده که بردهاند
و جای گياهانِ خشکيده در بهشتِزهراست
و جای لبخندهای خشکيده در بهشتِزهراست
گم شدهام
در قطعهی دويستوبيستودو
پای ديوارِ آخر
نرسيده به دوربرگردان
اما غمی ندارم
چرا که گورهای بیسر
فرزندان گم شده میزايند
و تو گم شدهای
مثلِ ساعتِ دوازده
مثل اعتمادبهنفس پنجره
مثل صبحِ روشن در وقت شليکِ گلوله
گم شدهام ميانِ آبهای راکد
و شستشوی زمان، از دستهای آلوده
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
@sepidehnikroo
غمی ندارم
از پنجره به خيابان خيره میشوم
خونی که هشت سالِ پيش بر زمين ريخته بود را
آمدهاند شستهاند بردهاند
و خاطرهاش در لابهلای روزنامههای تحليل اقتصادی گم شدهاست
غمی ندارم
سياوشی اگر مرده باشد
گياهی روييدهاست
که نفت ريختهاند که خشکيده که بردهاند
و جای گياهانِ خشکيده در بهشتِزهراست
و جای لبخندهای خشکيده در بهشتِزهراست
گم شدهام
در قطعهی دويستوبيستودو
پای ديوارِ آخر
نرسيده به دوربرگردان
اما غمی ندارم
چرا که گورهای بیسر
فرزندان گم شده میزايند
و تو گم شدهای
مثلِ ساعتِ دوازده
مثل اعتمادبهنفس پنجره
مثل صبحِ روشن در وقت شليکِ گلوله
گم شدهام ميانِ آبهای راکد
و شستشوی زمان، از دستهای آلوده
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
@sepidehnikroo
ماهیِ فریب
دیگر به خواب من نیا
افسانهها دروغ بودند
عریانی تو
حقیقیست
و این لباسها جادو ندارند
دنیا جادو نداشت
سخت بود
و خوابهای تو
بیهوده چیزها را در هم میآمیخت
من مرز بین حقیقت
و واقعیت را گم کردهام
من راهها در خوابها گم کردهام
و خندههای بیدلیل تو در خواب
واقعی نیست
حقیقیست
عریانی تو حقیقیست
من
با این لباسهای بافته از الیاف
نه واقعیتم
نه حقیقت دارم
دیگر به خواب من نیا
بگذار بیدار بمانم
و کارهای سخت را تمام کنم
من که بال ندارم
خندههای تو را ندارم
و تا از خوابها بیرون نیایم
زنده نخواهم بود
دیگر به خواب من نیا
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo
دیگر به خواب من نیا
افسانهها دروغ بودند
عریانی تو
حقیقیست
و این لباسها جادو ندارند
دنیا جادو نداشت
سخت بود
و خوابهای تو
بیهوده چیزها را در هم میآمیخت
من مرز بین حقیقت
و واقعیت را گم کردهام
من راهها در خوابها گم کردهام
و خندههای بیدلیل تو در خواب
واقعی نیست
حقیقیست
عریانی تو حقیقیست
من
با این لباسهای بافته از الیاف
نه واقعیتم
نه حقیقت دارم
دیگر به خواب من نیا
بگذار بیدار بمانم
و کارهای سخت را تمام کنم
من که بال ندارم
خندههای تو را ندارم
و تا از خوابها بیرون نیایم
زنده نخواهم بود
دیگر به خواب من نیا
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo
تا منم تا تو
برای نخواندنم که دير نمیشود
میترسم از روی بام بيفتم
میترسم از ماهیهای حوض دروغهای تازه بشنوم
رگهای سرم ، سرخ است
رگهای دستم، سبز
و ماهیها نمیفهمند با چه زبانی خواهم مرد
کلافهام
و همانقدر که شنا بلد نيستم
بلدم برای تو هندوانه قاچ کنم
دنيای من
همان خطوطِ موازی است
که در کف اين حوض، رسم شده
دنيايم را
نه میتوانی مثل اين فلسها بشمری
نه میتوانی به زور نجات دهی
ميدانم به زودی
مرگ از کفِ آبیِ کاشیها به من نزديکتر خواهد شد
میدانم که هيچ چيز، ديگر تکانم نمیدهد
و برای افسوس خوردن
برای ترسيدن
بهانهای نخواهم داشت
دهانِ تو تکان میخورد
نمیشنونم
و نمیدانم ماهیِ لب بسته در گودی حوض
منم يا تو
من مرگ مشترک اين خطوطم
پايان موازیها
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@sepidehnikroo
برای نخواندنم که دير نمیشود
میترسم از روی بام بيفتم
میترسم از ماهیهای حوض دروغهای تازه بشنوم
رگهای سرم ، سرخ است
رگهای دستم، سبز
و ماهیها نمیفهمند با چه زبانی خواهم مرد
کلافهام
و همانقدر که شنا بلد نيستم
بلدم برای تو هندوانه قاچ کنم
دنيای من
همان خطوطِ موازی است
که در کف اين حوض، رسم شده
دنيايم را
نه میتوانی مثل اين فلسها بشمری
نه میتوانی به زور نجات دهی
ميدانم به زودی
مرگ از کفِ آبیِ کاشیها به من نزديکتر خواهد شد
میدانم که هيچ چيز، ديگر تکانم نمیدهد
و برای افسوس خوردن
برای ترسيدن
بهانهای نخواهم داشت
دهانِ تو تکان میخورد
نمیشنونم
و نمیدانم ماهیِ لب بسته در گودی حوض
منم يا تو
من مرگ مشترک اين خطوطم
پايان موازیها
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@sepidehnikroo
ماهیِ فریب
دیگر به خواب من نیا
افسانهها دروغ بودند
عریانی تو
حقیقیست
و این لباسها جادو ندارند
دنیا جادو نداشت
سخت بود
و خوابهای تو
بیهوده چیزها را در هم میآمیخت
من مرز بین حقیقت
و واقعیت را گم کردهام
من راهها در خوابها گم کردهام
و خندههای بیدلیل تو در خواب
واقعی نیست
حقیقیست
عریانی تو حقیقیست
من
با این لباسهای بافته از الیاف
نه واقعیتم
نه حقیقت دارم
دیگر به خواب من نیا
بگذار بیدار بمانم
و کارهای سخت را تمام کنم
من که بال ندارم
خندههای تو را ندارم
و تا از خوابها بیرون نیایم
زنده نخواهم بود
دیگر به خواب من نیا
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo
دیگر به خواب من نیا
افسانهها دروغ بودند
عریانی تو
حقیقیست
و این لباسها جادو ندارند
دنیا جادو نداشت
سخت بود
و خوابهای تو
بیهوده چیزها را در هم میآمیخت
من مرز بین حقیقت
و واقعیت را گم کردهام
من راهها در خوابها گم کردهام
و خندههای بیدلیل تو در خواب
واقعی نیست
حقیقیست
عریانی تو حقیقیست
من
با این لباسهای بافته از الیاف
نه واقعیتم
نه حقیقت دارم
دیگر به خواب من نیا
بگذار بیدار بمانم
و کارهای سخت را تمام کنم
من که بال ندارم
خندههای تو را ندارم
و تا از خوابها بیرون نیایم
زنده نخواهم بود
دیگر به خواب من نیا
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo
سین چهارم: سپیده
مرا که دید
از زبان افتاد ساعت
راهرفتنم اشارهای بود به تاریکی
به جهان زیر فرش
به همهمهی زمین
راه رفتنم رود را دو نیم میکرد
و جهان
پس از من
آزمون بود و مدارا بود
مرا که دید
از زبان افتاد تاریکی
و شرق
آمدنگاهِ روشنی بود
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo
مرا که دید
از زبان افتاد ساعت
راهرفتنم اشارهای بود به تاریکی
به جهان زیر فرش
به همهمهی زمین
راه رفتنم رود را دو نیم میکرد
و جهان
پس از من
آزمون بود و مدارا بود
مرا که دید
از زبان افتاد تاریکی
و شرق
آمدنگاهِ روشنی بود
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo
بهارِ رؤیا
نمیتوانم از خواب تو بیرون بیایم
و مثل هر آدم عادی
پشت میز ادارهام زندگی کنم
باغچهای برای آب دادن نداشته باشم
و صبحانهام را
با چای تلخ و کیک آماده ، سرهم کنم
بی آنکه دلیلی داشته باشم
در خواب تو میمانم
و مثل ارواح سرگردان
زندگیام را
در رؤیا تلف میکنم
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
#نشر_گویا
@sepidehnikroo
نمیتوانم از خواب تو بیرون بیایم
و مثل هر آدم عادی
پشت میز ادارهام زندگی کنم
باغچهای برای آب دادن نداشته باشم
و صبحانهام را
با چای تلخ و کیک آماده ، سرهم کنم
بی آنکه دلیلی داشته باشم
در خواب تو میمانم
و مثل ارواح سرگردان
زندگیام را
در رؤیا تلف میکنم
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
#نشر_گویا
@sepidehnikroo
تا واژگونه از رؤیا
تمام شده است مهمانی
گربه در کوچه تلوتلو میخورد
و سگانی نيممست از دور دورهاش کردهاند
مهتاب
با چشمانی متورم
راهِ خواب میزند
و خانه هنوز بوی قهقهه میدهد
حالا بيشتر دوستت دارم
حالا که شب از نيمه گذشته
عطرِ سکوت، فضا را از صدا تهی کرده
بيشتر دوستت دارم
با اينکه میدانم حضور تو رويا را واژگونه میکند
زمين را
زمان را واژگونه میکند
با اينکه میدانم آغوش تو گرم است اما نيست
تو را از هميشه بيشتر دوست دارم
نارون پير
سهم ديگری از زندگیاش را
در برگی که میافتد پنهان کردهاست
گربهی يک چشم
چشم به راه آمدنِ چيزی است
و زمان
در پايان مهمانی
به پايان رسيده است
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
@sepidehnikroo
تمام شده است مهمانی
گربه در کوچه تلوتلو میخورد
و سگانی نيممست از دور دورهاش کردهاند
مهتاب
با چشمانی متورم
راهِ خواب میزند
و خانه هنوز بوی قهقهه میدهد
حالا بيشتر دوستت دارم
حالا که شب از نيمه گذشته
عطرِ سکوت، فضا را از صدا تهی کرده
بيشتر دوستت دارم
با اينکه میدانم حضور تو رويا را واژگونه میکند
زمين را
زمان را واژگونه میکند
با اينکه میدانم آغوش تو گرم است اما نيست
تو را از هميشه بيشتر دوست دارم
نارون پير
سهم ديگری از زندگیاش را
در برگی که میافتد پنهان کردهاست
گربهی يک چشم
چشم به راه آمدنِ چيزی است
و زمان
در پايان مهمانی
به پايان رسيده است
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
@sepidehnikroo
Forwarded from عکس نگار
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۴ اردیبهشت زادروز سپیده نیکرو
(زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ تهران) شاعر، ترانهسرا و نویسنده کودک و نوجوان
او که دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است، به عنوان شاعر و منتقد، اشعار و مقالاتی در مطبوعات منتشر کرده است.
وی برای انتشار مقالات نقد ادبی در ماهنامه تجربه در بخش رسانههای نوشتاری هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه نامزد دریافت جایزه شده است.
بخشی از مقاله پایاننامه او با عنوان بررسی عناصر موسیقایی شعر منثور دهه هشتاد در چهار بخش در مجله تزرو منتشر شده است.
وی مدتی به عنوان روزنامهنگار با خبرگزاری ایرنا همکاری کرد و در حال حاضر مشغول فعالیت در حوزه کودکان و نوجوان است و به تازگی رمانهایی به قلم او منتشر شده است.
او به عنوان نویسنده در آیقصه و تحریریهی سایت کوچه کتاب فعال است.
آثار:
مجموعه شعر و اشتباه میکنم، نشر پینار، ۱۳۸۹.
مجموعه شعر درخت سؤال نمیکند میافتد (نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی) نشرچشمه ۱۳۹۵.
مجموعه شعر رگباد، انتشارات روزنه ۱۳۹۷.
سفره هفتخون، انتشارات گویا ۱۳۹۸.
قصههای حیوانکی، انتشارات گاندو ۱۳۹۸.
رمان گروه مخفی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و سوسک صحرایی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و یک مشکل بوگندو، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان کارآگاه خانم جان، انتشارات پیدایش ۱۴۰۱.
رمان خاطرات یک زامبی در قرنطینه، انتشارات قدیانی ۱۴۰۱.
رمان دنیا و خانمنازنازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مبصربازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مامان دومی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و گروه هیولاها انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و پسرخالهی فوری انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
ترانههای کودکانه او در آلبومی به آهنگسازی حمید متبسم در دست تولید و انتشار است.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سپیده_نیک_رو
۴ اردیبهشت زادروز سپیده نیکرو
(زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ تهران) شاعر، ترانهسرا و نویسنده کودک و نوجوان
او که دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است، به عنوان شاعر و منتقد، اشعار و مقالاتی در مطبوعات منتشر کرده است.
وی برای انتشار مقالات نقد ادبی در ماهنامه تجربه در بخش رسانههای نوشتاری هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه نامزد دریافت جایزه شده است.
بخشی از مقاله پایاننامه او با عنوان بررسی عناصر موسیقایی شعر منثور دهه هشتاد در چهار بخش در مجله تزرو منتشر شده است.
وی مدتی به عنوان روزنامهنگار با خبرگزاری ایرنا همکاری کرد و در حال حاضر مشغول فعالیت در حوزه کودکان و نوجوان است و به تازگی رمانهایی به قلم او منتشر شده است.
او به عنوان نویسنده در آیقصه و تحریریهی سایت کوچه کتاب فعال است.
آثار:
مجموعه شعر و اشتباه میکنم، نشر پینار، ۱۳۸۹.
مجموعه شعر درخت سؤال نمیکند میافتد (نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی) نشرچشمه ۱۳۹۵.
مجموعه شعر رگباد، انتشارات روزنه ۱۳۹۷.
سفره هفتخون، انتشارات گویا ۱۳۹۸.
قصههای حیوانکی، انتشارات گاندو ۱۳۹۸.
رمان گروه مخفی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و سوسک صحرایی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و یک مشکل بوگندو، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان کارآگاه خانم جان، انتشارات پیدایش ۱۴۰۱.
رمان خاطرات یک زامبی در قرنطینه، انتشارات قدیانی ۱۴۰۱.
رمان دنیا و خانمنازنازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مبصربازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مامان دومی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و گروه هیولاها انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و پسرخالهی فوری انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
ترانههای کودکانه او در آلبومی به آهنگسازی حمید متبسم در دست تولید و انتشار است.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سپیده_نیک_رو
Forwarded from کوچهبوک
ما درواقع سه نفر بودیم و هیچکداممان خیلی باهوش نبودیم؛
یعنی آنطور که مدرسه میخواست، باهوش نبودیم. این بود که عضو «گروه مخفی» شدیم. حالا میتوانیم از روشهای پرورش خلاقیت مشاور مدرسه فرار کنیم؛ همینطور از دست گورخر کوچولو که تازه به دنیا آمده. اما کار «گروه مخفی» بههمینراحتیها هم نیست. چون یک جادوگر خپل هم از بین زمین و آسمان پیدا میشود و پای پلیس را به ماجرا باز میکند...
#گروه_مخفی
نوشتهی #سپیده_نیک_رو
تصویرگر: #مجید_صابری_نژاد
#انتشارات_محراب_قلم (#کتاب_های_مهتاب)
کوچهکتاب، کوچهی آگاهی
خرید و هماهنگی
02188366665
09936902956
https://koochebook.ir/
تماس با ادمین
@kooche_book
اینستاگرام کوچهکتاب
https://instagram.com/kooche_book
به ما بپیوندید:
https://t.me/koochebook
یعنی آنطور که مدرسه میخواست، باهوش نبودیم. این بود که عضو «گروه مخفی» شدیم. حالا میتوانیم از روشهای پرورش خلاقیت مشاور مدرسه فرار کنیم؛ همینطور از دست گورخر کوچولو که تازه به دنیا آمده. اما کار «گروه مخفی» بههمینراحتیها هم نیست. چون یک جادوگر خپل هم از بین زمین و آسمان پیدا میشود و پای پلیس را به ماجرا باز میکند...
#گروه_مخفی
نوشتهی #سپیده_نیک_رو
تصویرگر: #مجید_صابری_نژاد
#انتشارات_محراب_قلم (#کتاب_های_مهتاب)
کوچهکتاب، کوچهی آگاهی
خرید و هماهنگی
02188366665
09936902956
https://koochebook.ir/
تماس با ادمین
@kooche_book
اینستاگرام کوچهکتاب
https://instagram.com/kooche_book
به ما بپیوندید:
https://t.me/koochebook
به نگفتن در خواب
ای مهربانیات
آغشته با عسل
- بیآنکه شهد بريزی به جانِ من-
تسکين کابوس
در اوج تلخاب
ای خواب
خواب
خواب
ای در سکونِ مرداب
آرام
ای نازکِ نوازشِ انگشتان
بر پوست
ای در ميانِ دشمنان به ظاهر دوست ، دوست
ای مهربانِ بيدليل
بیدليل، گمشده
پيدا شده
ای من فدای آمدن
ای بینرفتنِ هميشه
ماندنی!
حرفی نگفته ماندهاست
تنها، نگفتن، ماندهاست
تنها
نگفتن
کافیست
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
@sepidehnikroo
ای مهربانیات
آغشته با عسل
- بیآنکه شهد بريزی به جانِ من-
تسکين کابوس
در اوج تلخاب
ای خواب
خواب
خواب
ای در سکونِ مرداب
آرام
ای نازکِ نوازشِ انگشتان
بر پوست
ای در ميانِ دشمنان به ظاهر دوست ، دوست
ای مهربانِ بيدليل
بیدليل، گمشده
پيدا شده
ای من فدای آمدن
ای بینرفتنِ هميشه
ماندنی!
حرفی نگفته ماندهاست
تنها، نگفتن، ماندهاست
تنها
نگفتن
کافیست
#سپیده_نیک_رو
#رگباد
@sepidehnikroo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
"خوابهای رنگی من" (موسیقی ایرانی برای کودکان پارسیزبان)
پس از چند سال انتظار منتشر شد.
.
تقدیم است به کودکان ایران و تمام پارسیزبانان
.
اثر #حمید_متبسم
.
صداپیشگان و خوانندگان: #محمد_بحرانی و #مهناز_خطیبی
گوینده : #فاطمه_معتمدآریا
.
کمانچه Ι : #اردشیر_کامکار
طراح و نوازندهی کوبهای : #پژمان_حدادی
بربت : #شهرام_غلامی
نی : #پاشا_هنجنی
سنتور: #نوید_توسلی
تار: #سیاوش_ایمانی
کمانچه ΙΙ : #امیر_ناصر_رنجبر
قیچکآلتو : #بهار_مدیری
قیچکتنور: #بیتا_قاسمی
بمتار : #سمیرا_گلباز
سهتار : #حمید_متبسم
.
متن و شعر: #سپیده_نیک_رو
تصویرگر: #هدا_صمدی
صفحهآرا: #رسا_تاسه
مشاور هنری: #سمیرا_گلباز
.
ضبط، میکس و ماسترینگ: #ارد_انزابی_پور
دستیار صدابردار: #غزال_هاشمی
استودیوی #شهر_صدای_پارسیان (با قدردانی از زندهیاد #آیدین_الفت)
مدیرروابط عمومی و تبلیغات: زندهیاد #ابوالحسن_مختاباد
.
تهیه کننده: شرکت Motifex #هیوا_محمودی
.
ناشر: نشر #نای_و_نی
www.nayoney.com
.
مرکزپخش:
#انتشارات_آبان
تلفن:
(021) 66955012
www.abanbooks.com
@sepidehnikroo
"خوابهای رنگی من" (موسیقی ایرانی برای کودکان پارسیزبان)
پس از چند سال انتظار منتشر شد.
.
تقدیم است به کودکان ایران و تمام پارسیزبانان
.
اثر #حمید_متبسم
.
صداپیشگان و خوانندگان: #محمد_بحرانی و #مهناز_خطیبی
گوینده : #فاطمه_معتمدآریا
.
کمانچه Ι : #اردشیر_کامکار
طراح و نوازندهی کوبهای : #پژمان_حدادی
بربت : #شهرام_غلامی
نی : #پاشا_هنجنی
سنتور: #نوید_توسلی
تار: #سیاوش_ایمانی
کمانچه ΙΙ : #امیر_ناصر_رنجبر
قیچکآلتو : #بهار_مدیری
قیچکتنور: #بیتا_قاسمی
بمتار : #سمیرا_گلباز
سهتار : #حمید_متبسم
.
متن و شعر: #سپیده_نیک_رو
تصویرگر: #هدا_صمدی
صفحهآرا: #رسا_تاسه
مشاور هنری: #سمیرا_گلباز
.
ضبط، میکس و ماسترینگ: #ارد_انزابی_پور
دستیار صدابردار: #غزال_هاشمی
استودیوی #شهر_صدای_پارسیان (با قدردانی از زندهیاد #آیدین_الفت)
مدیرروابط عمومی و تبلیغات: زندهیاد #ابوالحسن_مختاباد
.
تهیه کننده: شرکت Motifex #هیوا_محمودی
.
ناشر: نشر #نای_و_نی
www.nayoney.com
.
مرکزپخش:
#انتشارات_آبان
تلفن:
(021) 66955012
www.abanbooks.com
@sepidehnikroo
کارآگاه خانمجان از آن مادربزرگهای معمولی نیست که خیال کنید یک گوشه مینشیند تا هر اتفاقی که میخواهد بیفتد. او گاهی با طناب زدن شما را غافلگیر میکند؛ گاهی با کشیدن شکلهای عجیب توی دفترچهاش و گاهی با غیب شدن!
بعضیها به خانمجان میگویند خانم خُله! اما آیا واقعاً خانمجان به سرش زده یا یک کارآگاه واقعی است؟
#کارآگاه_خانم_جان
#سپیده_نیک_رو
#انتشارات_پیدایش
بعضیها به خانمجان میگویند خانم خُله! اما آیا واقعاً خانمجان به سرش زده یا یک کارآگاه واقعی است؟
#کارآگاه_خانم_جان
#سپیده_نیک_رو
#انتشارات_پیدایش
Forwarded from برگی از تقویم تاریخ (حسن نیکبخت)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۴ اردیبهشت زادروز سپیده نیکرو
(زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ تهران) شاعر، ترانهسرا و نویسنده کودک و نوجوان
او که دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است، به عنوان شاعر و منتقد، اشعار و مقالاتی در مطبوعات منتشر کرده است.
وی برای انتشار مقالات نقد ادبی در ماهنامه تجربه در بخش رسانههای نوشتاری هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه نامزد دریافت جایزه شده است.
بخشی از مقاله پایاننامه او با عنوان بررسی عناصر موسیقایی شعر منثور دهه هشتاد در چهار بخش در مجله تزرو منتشر شده است.
وی مدتی به عنوان روزنامهنگار با خبرگزاری ایرنا همکاری کرد و در حال حاضر مشغول فعالیت در حوزه کودکان و نوجوان است و به تازگی رمانهایی به قلم او منتشر شده است.
او به عنوان نویسنده در آیقصه و تحریریهی سایت کوچه کتاب فعال است.
آثار:
مجموعه شعر و اشتباه میکنم، نشر پینار، ۱۳۸۹.
مجموعه شعر درخت سؤال نمیکند میافتد (نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی) نشرچشمه ۱۳۹۵.
مجموعه شعر رگباد، انتشارات روزنه ۱۳۹۷.
سفره هفتخون، انتشارات گویا ۱۳۹۸.
قصههای حیوانکی، انتشارات گاندو ۱۳۹۸.
رمان گروه مخفی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و سوسک صحرایی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و یک مشکل بوگندو، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان کارآگاه خانم جان، انتشارات پیدایش ۱۴۰۱.
رمان خاطرات یک زامبی در قرنطینه، انتشارات قدیانی ۱۴۰۱.
رمان دنیا و خانمنازنازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مبصربازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مامان دومی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و گروه هیولاها انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و پسرخالهی فوری انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
ترانههای آلبوم موسیقی خوابهای رنگی من با آهنگسازی حمید متبسم ۱۴۰۲.
رمان خنگول نیستیم بدشانسیم انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
کتاب هیولای بیرنگ انتشارات میچکا ۱۴۰۲.
کتاب پسر و دوچرخه انتشارات میچکا ۱۴۰۲.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سپیده_نیک_رو، ز
۴ اردیبهشت زادروز سپیده نیکرو
(زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ تهران) شاعر، ترانهسرا و نویسنده کودک و نوجوان
او که دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است، به عنوان شاعر و منتقد، اشعار و مقالاتی در مطبوعات منتشر کرده است.
وی برای انتشار مقالات نقد ادبی در ماهنامه تجربه در بخش رسانههای نوشتاری هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه نامزد دریافت جایزه شده است.
بخشی از مقاله پایاننامه او با عنوان بررسی عناصر موسیقایی شعر منثور دهه هشتاد در چهار بخش در مجله تزرو منتشر شده است.
وی مدتی به عنوان روزنامهنگار با خبرگزاری ایرنا همکاری کرد و در حال حاضر مشغول فعالیت در حوزه کودکان و نوجوان است و به تازگی رمانهایی به قلم او منتشر شده است.
او به عنوان نویسنده در آیقصه و تحریریهی سایت کوچه کتاب فعال است.
آثار:
مجموعه شعر و اشتباه میکنم، نشر پینار، ۱۳۸۹.
مجموعه شعر درخت سؤال نمیکند میافتد (نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی) نشرچشمه ۱۳۹۵.
مجموعه شعر رگباد، انتشارات روزنه ۱۳۹۷.
سفره هفتخون، انتشارات گویا ۱۳۹۸.
قصههای حیوانکی، انتشارات گاندو ۱۳۹۸.
رمان گروه مخفی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و سوسک صحرایی، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان دنیا و یک مشکل بوگندو، انتشارات محراب قلم ۱۴۰۰.
رمان کارآگاه خانم جان، انتشارات پیدایش ۱۴۰۱.
رمان خاطرات یک زامبی در قرنطینه، انتشارات قدیانی ۱۴۰۱.
رمان دنیا و خانمنازنازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مبصربازی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و مامان دومی انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و گروه هیولاها انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
رمان دنیا و پسرخالهی فوری انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
ترانههای آلبوم موسیقی خوابهای رنگی من با آهنگسازی حمید متبسم ۱۴۰۲.
رمان خنگول نیستیم بدشانسیم انتشارات محراب قلم ۱۴۰۲.
کتاب هیولای بیرنگ انتشارات میچکا ۱۴۰۲.
کتاب پسر و دوچرخه انتشارات میچکا ۱۴۰۲.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سپیده_نیک_رو، ز
نارخون
سرم از درد
سینهام از انتظار
میترکد دانهی اناری
زیر انگشتم
خون، روی فرش
لکه، روی شقیقه
روی سپیدی دستمال
روی راهِ نیامدن
سرم از درد
سینهام از انتظار
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo
سرم از درد
سینهام از انتظار
میترکد دانهی اناری
زیر انگشتم
خون، روی فرش
لکه، روی شقیقه
روی سپیدی دستمال
روی راهِ نیامدن
سرم از درد
سینهام از انتظار
#سپیده_نیک_رو
#سفره_ی_هفت_خون
@sepidehnikroo