HosseinAlimohammadi | حسین علی محمدی
25 subscribers
191 photos
63 videos
4 files
199 links
Download Telegram
#استراتژی_لیدرشیپ #رسالت_زندگی

نلسون ماندلا در بخشی از نامه خود به سفتون ووتلا در مورخ ۲۸ ژوئن ۱۹۶۹ چنین می‌نویسد: ما به عنوان مبارزان منظم، با ایمان و متعهد که برای یک آرمان و رسالت با ارزش می جنگیم باید هر وظیفه‌ای را که تاریخ بر دوش ما می گذارد بپذیریم و بهای انجام آن را هم هرچند سنگین و زیاد باشد بپردازیم. این خط مشی و این اندیشه راهنمای ما در تمام دوران حیات سیاسی مان و در همه مراحل محاکمه در دادگاه ها بود. تا آنجا که به خودم مربوط می‌شود باید اعتراف کنم که در برابر فکر مردن در راه آرمانو رسالت، هرگز خود را در زمره شهدا نمی دیدم، به خاطر شهادت نبود که آماده مردن بودم، بلکه به این علت حاضر به مردن
بودم که وظیفه خود را ادا کرده باشم


#نلسون_ماندلا #رسالت_شخصی #چرایی_زندگی #ماموریت_زندگی #کوچینگ #استراتژی_تغییر #رهبران_بزرگ #آزادی #عدالت_اجتماعی #ماندلا #لیدرشیپ

#leadeership #nelsonmandela #leadershipcoching #coaching #freedom #leaders
#لیدرشیپ و #استراتژی_لیدرشیپ

نلسون_ماندلا در قسمتی از متن منتشر نشده خود می‌نویسد#

" رهبران به خوبی درک می‌کنند که انتقاد سازنده در چارچوب ساختار سازمانی، هر اندازه که تند باشد، یکی از موثرترین روش‌ها برای برخورد با مشکلات داخلی است. به این ترتیب است که نظر هر یک از همقطاران مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اگر یکی از رفقا و همقطاران بخواهد نظرش را آزادانه بیان کند، از منزوی شدن نخواهد ترسید و از آن بدتر از حذف و قربانی شدن هم واهمه ای نخواهد داشت. این اشتباه بزرگ رهبران است که در برابر انتقادات حساسیت بیش از حد داشته باشند و مذاکرات را بگونه‌ای هدایت کنند که انگار مدیر مدرسه ای هستند که با دانش آموزان ناآگاه و کم تجربه روبرویند. یک رهبر باید از هر تبادل‌نظر آزاد و بی پیرایه ای استقبال کند و خود موجب برانگیختن چنین اظهارنظرهایی باشد. هیچ کس نباید صداقت رفیق بغل دستی اش را مورد تردید قرار دهد، چه آن فرد رهبر باشد و چه یک عضو ساده و معمولی

منبع : (پندارها گفتارها نلسون #ماندلا )


#لیدرشیپ_کوچینگ #رهبران_بزرگ #انتقاد_سازنده #تفکر_انتقادی #تفکر_سیستمی #لیدرشیپ_کوچ #کوچینگ_رهبری #کوچ_رهبری
#استراتژی_رهبری

در سال ۱۷۸۹ توماس #جفرسون به سمت #فرمانداری ایالت #ویرجینیا انتخاب شد، در پذیرش این مقام، جفرسون به صراحت و روشنی از اهمیت انتخاب مردم و ارزش دیدگاه عموم سخن می‌گفت. «در یک کشور آزاد و نجیب و شریف، هیچ جایزه‌ای به اندازه رضایت و قبول شهروندان، ذهن های حساس و مغزهای متفکر را خشنود نکرده و به وجد نمی‌آورد. و در ادامه نوشت، درد بزرگ او ترس از کوتاهی همت و نقصان تلاش و کاستی جدی و جهد وی در راه برآوردن انتظارات و خواسته های کشورش است

منبع : هنر قدرت در زندگی، افکار و آراء #توماس_جفرسون

#استراتژی #تفکر_استراتژیک #لیدرشیپ #لیدرشیپ_کوچینگ #مهارت_های_رهبری #سبک_رهبری #رهبران_بزرگ #مدیریت_استراتژیک #کوچینگ_رهبری
اگر قرار باشد فقط دلیل موفقیت سنگاپور را در یک کلمه بیان کنم، خواهم گفت: اعتماد. همین واژه موجب گردید سرمایه‌گذاران خارجی کارخانه ها و تصفیه خانه هایشان را در سنگاپور تاسیس و دایر کنند. در ایام پر تب و تاب بحران نفتی اکتبر ۱۹۷۳، تصمیم گرفتم به شرکت‌های نفتی به صراحت اعلام کنم که هیچگونه ادعایی در خصوص انبارهای نفتی نداریم که آنان در تصفیه‌خانه‌های سنگاپور ذخیره کرده‌اند. اگر نفت موجود در تصفیه خانه را مسدود می کردیم، برای ده‌ها سال خود نفت در اختیار داشتیم، اما باید نشان می‌دادیم نفت آن متعلق به خودشان است و ما هیچ چشم داشتی به نفع آنان نداریم. این تصمیم بر اعتماد بین المللی نسبت به دولت سنگاپور افزود و جهان دریافت که سنگاپور مکانی قابل وثوق برای نفت و سایر مبادلات بازرگانی است و این اعتماد در دراز مدت بسیار سودآور بود. در نتیجه همین برخورد بود که در اواخر دهه ۱۹۷۰، شرکت های نفتی، تأسیسات پتروشیمی خود را با آسودگی خاطر در سنگاپور توسعه بخشیدند. در دهه ۱۹۹۰ سنگاپور با ظرفیت تسویه ۲/ ۱ میلیون بشکه در روز به سومین مرکز تصفیه نفت جهان بعد از هوستون و روتردام، بزرگترین انبار سوخت فسیلی بعد از نیویورک و لندن و نیز به یکی از تولید کنندگان اصلی پتروشیمی تبدیل شد. برای تردید زدایی از سرمایه‌گذاران کشورهای پیشرفته در خصوص قابلیت‌های نیروی کارمان، از ژاپنی‌ها، آلمان‌ها، فرانسویان و هلندی‌ها تقاضا کردم مراکز فناوری، تحت سرپرستی فن آموزان متبحر خود در سنگاپور تاسیس کنند. برخی از این مراکز با بودجه دولتی و برخی دیگر با مشارکت شرکت ها و سازمان هایی چون فیلیپس، رولی و تاتا تاسیس شد. بعد از ۴ تا ۶ ماه که این کارگران در محیط‌های بسته محیط کار آموزشی می‌دیدند، با نظارت کار و فرهنگی کشورهای مختلف آشنا می‌شدند و به کارکنان مطلوب تبدیل می گردیدند. این موسسات فن آموزی، به مراکزی تبدیل شدند تا سرمایه‌گذاران خارجی مقایسه یی بین نیروهای خودی و نیروهای سنگاپوری به عمل آورند و فرصت انتخاب برای جذب نیروهای محلی داشته باشند. آنان بر استانداردهای نیروی کار سنگاپور، صحه گذاردند." (سنگاپور از جهان سوم به جهان اول، لی کوآن یو ص۸۰ و 79)

#جهان_اول #جهان_سوم #سنگاپور_نوین #اقتصاد_جهان #اقتصادایران #اقتصاد_ایران #سرمایه_گذاری #توسعه_اقتصادی #استراتژی_توسعه #استراتژی_رهبری #تفکر_استراتژیک #رهبران_بزرگ #مدیریت_استراتژیک #مدیریت_کسب_و_کار #مدیریت_سرمایه #مدیریت_بازرگانی #سرمایه_گذاری_خصوصی #سرمایه_گذاری_موفق
این حمایت درست همان بود که هیتلر در روزهای بحرانی ماه ژانویه سال ۱۹۳۳ زیرکانه در برلین به آن دست یافت و تنها همان عامل بود که به چنگ آوردن زمان فرمانروایی یک ملت بزرگ را برای او و حزب ناسیونال #سوسیالیست او امکان پذیر ساخت. این بود خلاصه عقاید و افکار و فنونی که هیتلر می بایست بعدها در ساختن #حزب_سیاسی خویش و رهبری کردن آن به اریکه قدرت آلمان از آن بهره ور شود. نوآوری او در این بود که وی تنها #سیاستمدار دست راستی بود که آن عقاید و افکار را پس از #جنگ_جهانی اول در صحنه #آلمان بکار بست و از آن زمان بود که نهضت #نازی در میان #احزاب #ناسیونالیست و محافظه‌کار تنها حزبی شد که توانست جماعات عظیم را پیرو خویش کند و با انجام این کار از حمایت ارتش و رئیس جمهور و از همبستگی سرمایه‌داران بزرگ برخوردار گردد. یعنی توانست پشتیبانی سه تاسیس اجتماعی کهن یعنی حمایت ارتش ، حمایت هیئت دولت و یا رئیس دولت ، حمایت سرمایه داران جامعه ؛ را که هر یک قدرت فراوان داشت بدست آورد و با کسب این حمایت خود را به صدارت عظمای آلمان رساند. درس هایی که هیتلر در وین آموخت براستی ثمرات سودمندی به بار آورد.

#قدرت #سیاست #لیدرشیپ #پوپولیسم #رهبران_بزرگ #دیکتاتور #حمایت_مردمی #ناسیونالیسم #تاریخ

#leadership #nasionalism